دربارۀ ویرگول و کاربردهای ویرگول

0 ۸۳

ویرگول در نشانه‌گذاری هم برکت بوده است و هم لعنت! برکت داشته چون برای زبان اثربخش و کارآمد است؛ لعنت داشته چون بگومگوها و دردسرهای زیادی آفریده است. ویرگول واژه‌ای فرانسوی و کاما واژه‌ای انگلیسی است که برابر آن را در فارسی واوَک و درنگ‌نما نهاده‌اند. ویرگول اگرچه برای ما یادآور مکث و وقفه است، زبان‌شناسان  آن را فقط نشانۀ مکث نمی‌دانند. پس از معرفی کاربردهای ویرگول، این نقدونظرهای زبان‌شناسی را نیز بررسی می‌کنیم.

۱. میان جمله‌های پایه و پیرو

 جمله‌ها یا ساده هستند یا مرکب.گاهی هسته‌های جملۀ مرکب جداناپذیرند و معنای جمله با حذف یکی ناقص می‌شود. چنین جمله‌هایی، جمله‌های مرکبِ ناهم‌پایه هستند و از جملۀ پایه و جملۀ پیرو تشکیل شده‌اند. ویرگول را پس از پایه و پیش از پیرو جاگذاری می‌کنیم. جمله‌های مرکب ناهم‌پایۀ پربسامد عبارت‌اند از: شرط‌ و مشروط، علت و معلول، ترتیب زمانی.

یک قاعدۀ سرانگشتی خوب برای تشخیص جمله‌های پایه و پیرو، بیان آن‌هاست. اگر پس از بیان جملۀ اول به نظر آمد که معنا کامل نیست، جمله‌ها پایه و پیرو هستند؛ ویرگول را هم در انتهای همان جملۀ اول می‌گذاریم.

اگر کاری را به تو تکلیف می‌کنند که در صواب یا ناصواب بودنش تردید داری، از قبولش بپرهیز.

(ولتر، منتخب فرهنگ فلسفی)

آدمیزادها هیچ‌وقت صدایی را که نمی‌بینند، نمی‌شنوند.

(مریم حسینیان، ما اینجا داریم می‌میریم)

هنگامی که اندیشه‌ای بر آدمی چیرگی می‌یابد، تا رگ و ریشۀ ذهن و حواس او را تسخیر می‌کند و به فرمان می‌گیرد و درون را به تب‌وتابی بی‌امان می‌افکند.

(اشتفان تسوایگ، وجدان بیدار)

هرچقدر یک تمدن همگون‌تر شود، به همان اندازه نیز مرزهای جدایی درونی آن آشکارتر می‌شوند.

(لوی استروس، اسطوره و معنا)

آبی که ریخته شود، به کوزه بازنمی‌گردد.

۲. جداسازی واژه‌ها، عبارت‌ها یا جمله‌های هم‌پایه

 هم‌پایه‌ها درجمله هم‌نقش هستند و برای یک هدف به کار می‌روند. میان هم‌پایه‌ها ویرگول می‌گذاریم به‌جز آخرین هم‌پایه که پیش از آن «و» یا «یا» می‌گذاریم. پیش از «و» و «یا» در هم‌پایۀ آخر ویرگول نمی‌گذاریم.

البته منظورش این نیست که فراغت مساوی است با سکون، ثابت‌ماندن، رخوت یا کلاً هیچ کاری نکردن.

آخر واقعاً چطور می‌شود آدم خوشحال باشد از اینکه ساعت ۶:۳۰ با زنگ ساعت بیدار بشود، از تخت بیاید بیرون، لباس بپوشد، زورکی چیزی بخورد، دستشویی برود، مسواک بزند، شانه کند و بعد از یک نبرد طولانی با ترافیک برسد جایی که درواقع زور می‌زند برای کس دیگری کلی پول دربیاورد.

(چارلز بوکوفسکی، هزارپیشه)

تفکر انتقادی، تفکر قیاسی، تفکر استقرایی، تفکر واگرا و تفکر همگرا از ابعاد متفاوت فکرکردن هستند.

۳. دو طرف جمله‌های معترضه و بدل

 بدل‌ها و جمله‌های معترضه اسم یا عبارت پیش از خود را تفسیر یا توصیف می‌کنند. سروتهِ آن‌ها را ویرگول می‌بندیم تا خواننده متوجه نقش آن‌ها بشود.

ماناترین معجزۀ محمد، آخرین پیغمبر اسلام، قرآن است.

ابولفضل سجاوندی، از دانشمندان علم قرائت، اولین علامت‌های وقف را در قرآن به کار برد که به رموز سجاوندی معروف شدند.

قذافی، این آدم رذل و کثیف که مدت‌ها حکمرانی کرد، جامعۀ لیبی را به‌نحوی دستکاری کرده بود که هیچ‌کس جرئت حرف‌زدن دربارۀ سوءاستفاده‌های جنسی را نداشت.

۴. جلوگیری از بدخوانی

 پس از قید یا گروه قیدی در آغاز یا میان جمله، میان واژه‌های تکرارشونده و برای پیشگیری از کژتابی.

سرانجام، هری با تمارض به یکی از سرشناس‌ترین نویسندگان آمریکا تبدیل می شود. (پس از قید)

مارکوس از نخستین روزهای زندگی، والتر را می‌شناخت. (پس از قید)

البته نباید مکانیکی عمل کنیم و قیدها را ویرگول‌باران کنیم، بلکه هرجا نبودِ ویرگول موجب بدخوانی شد، از آن استفاده می‌کنیم.

برتولت برشت نمایشنامه‌ای دارد به نام آدم، آدم است. (میان واژه‌های تکرارشونده)

این کتاب، کتاب سنگینی است. (میان واژه‌های تکرارشونده)

استاد، غلام‌حسین یوسفی را ادیبی برجسته می‌داند. (پیشگیری از کژتابی)

پس از این کار، ابراهیم به دکتر رفت. (پیشگیری از کژتابی)

۵. جداسازی اجزای ارجاعات در منابع و نشانی‌ها

شیراز، بلوار جمهوری، ساختمان مدیریت دانشگاه شیراز، طبقۀ نهم.

مرسوم است که تنها دل‌بستگیِ مَلَطیان را یافتن پاسخ به این پرسش می‌دانند که «جهان از چه ساخته شده است؟»

(تاریخ فلسفه یونان، جلد دوم: آناکسیمندر، آناکسیمنس)

ذوالفقاری، حسن، آموزش ویراستاری و درست‌نویسی، ویراست چهارم، تهران: علم.

۶. پس از منادا

الهی، چنان که کف دریا بر لب است، کمالات سرمستان تو در نیم‌شب است.

(خواجه عبدالله انصاری، مناجات‌نامه)

ناتانائیل، آرزو مکن که خدا را جز در همه جا بیابی.

(آندره ژید، مائده‌های زمینی)

قواعد ویرگول چه ساده، به‌کاربستن ویرگول چه دشوار!

 تا اینجای کار قواعد حاکم بر نشانۀ فسقلی ویرگول را بررسی کردیم؛ «اما فلفل نبین چه ریزه، بشکن ببین چه تیزه!» اکنون به بررسی نقدونظرها و چالش‌های ویرگول می‌پردازیم و نکات تکمیلی ویرگول را توضیح می‌دهیم.

در مطالب جدید، ویرگول را نشانۀ مکث یا درنگ نمی‌دانند؛ مثلاً  نازنین خلیلی‌پور دربارۀ این نوشته است: اگر ویرگول نشانۀ مکث باشد، مجازیم هرجا دلمان خواست ویرگول بگذاریم تا مکث را نشان دهیم و دیگر نیازی به دانستن دستورزبان نیست. در صورتی که گذاشتن ویرگول بسیار وابسته به قانون‌های دستورزبان است؛ برای مثال ما بین فاعل و فعل ویرگول نمی‌گذاریم؛ زیرا با این کار ارتباط نحوی بین اجزای اصلی جمله را قطع کرده‌ایم و این یکی از مصداق‌های ویرگول‌گذاری نابجاست. مشخص است که درنگ‌نما نامیدنِ ویرگول با قواعد نحوی‌ای که برای ویرگول‌گذاری داده می‌شود در تضاد است؛ بنابراین مجاز نیستیم آن را درنگ‌نما بنامیم.

ویراستار زهرا (نسیم) نواب‌صفوی
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.