علامت سؤال، در اصل بیانکنندهٔ وجود پرسش است. گاهی در متن برای نشاندادنِ شک و منظورهای دیگر هم استفاده میشود. در این نوشته به بیان کاربردهای اصلی و ضمیمهای نشانهٔ پرسش میپردازیم.
۱. پس از پرسش مستقیم و تأکیدی
میدانید در این مملکت چطور باید ترقی کرد؟ یا با درخششِ نبوغ یا با شگرد فساد.
(انوره دو بالزاک، بابا گوریو)
نمیدانم زندگی بدون واژۀ «افسوس» چه شکلی خواهد بود! شیرینتر است یا مزۀ یکنواختی دارد؟
(بُهومیل هرابال، تنهایی پرهیاهو)
در انتهای پرسشهای غیرمستقیم نقطه میگذاریم.
حالا که سراسر بدنم را سلولهای سرطانی فرا گرفته است، تازه یاد گرفتم چطور زندگی کنم.
(اروین یالوم، خیره به خورشید نگریستن)
مثل شب و روز است و خواب و بیداری؛ یکی میرود و یکی میآید و ما نمیدانیم چطور و کجا.
(جورج الیوت، سایْلاس مایْنر)
۲. بیان شک و تردید
برای نشاندادن شکوتردید در یک موضوع، از نشانهٔ پرسش درون پرانتز استفاده میکنیم.
تیمی ۱۵نفره (؟) از دانشمندان روی این پژوهش کار میکنند.
تجسسها همچنان ادامه دارد و تاکنون تعدادی کتیبه متعلق به سال ۶۰۰ میلادی (؟) از خاکبرداری یافته شده است.
۳. برای نشاندادن تمسخر
هیچوقت کم نمیآورم (؟) و جواب او را میدهم.
صدایش آرامشبخش (؟) بود.
نکتهها و ریزهکاریهای نشانهٔ پرسش
- اگر جملهای همزمان لحن پرسشی و تعجبی داشت، از کاربرد افراطی و سلیقهای نشانهها خودداری کنیم. چنین زمانهایی میتوانیم از این نشانهها استفاده کنیم:
«؟» «!» «؟!»
اگر واقعاً بر این گمانید که شهرک نفرین شده، پس چرا جرئت به خرج نمیدهید و کاری نمیکنید؟!
(لسلو کراسناهورکایی، تانگوی شیطان)
- نشانهٔ پرسش به واژۀ قبل از خود میچسبد و با واژۀ بعدی خود فاصله دارد.