با ویراویراست، سرعت ویراستاری خود را چندین برابر کنید.
اهمیت درستنویسی و نگارش درستِ کلمات در زبان فارسی:
خط چهرۀ مکتوب و نوشتهشدۀ زبان است. مجموعۀ اصول و قواعد زبان را «دستورزبان» و مجموعۀ اصول و قواعد خط را «دستورخط» نامیدهاند.
دلیل تدوین «دستورخط» برای زبان فارسی چیست؟
دلایلی برای تدوین دفتر «دستورخط» از سمت فرهنگستان آورده شده است: «خط فارسی بهموجب اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، خط رسمی کشور ماست و کلّیۀ اسناد رسمی و مکاتبات و کتابهای درسی باید به این خط نوشته شود. طبعاً چنین خطی باید قواعد و ضوابطی معلوم و مدوّن داشته باشد تا همگان با رعایت آنها، هویت خط را تثبیت کنند و محفوظ دارند. تدوین مجموعۀ قواعد و ضوابط خط فارسی، مخصوصاً در سالهای اخیر که استفاده از رایانه در عرصۀ خط و زبان روزافزون شده و حروفنگاری، صفحهآرایی، ویرایش، نمونهخوانی، تهیۀ نمایه و کارهای بسیار دیگری در حوزۀ نگارش و چاپ برعهدۀ رایانه قرار گرفته و درنتیجه دایرۀ شاغلان به امر چاپ و تکثیر از حلقۀ متخصّصان سنّتی این فن بسی فراتر رفته و فراختر شده، ضرورت و اهمیت بیشتری پیدا کرده است؛ چنانکه نگرانی از خطر بروز تشتّت و اعمال سلیقههای مختلف و متضاد نیز نسبت به گذشته افزایش یافته است.» یکی از مهمترین موضوعهایی که همیشه در درستنویسی کلمات موردتوجه قرار گرفته است، جدانویسی و پیوستهنویسیِ واژههای مرکب است.
بخش دستورخط ویراویراست بر اساس فرهنگ املایی مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی تهیه شده است.
در دفتر دستورخط زبان فارسی نیز این موضوع بیان شده است:
«در دهههای اخیر، بیشترین اختلافنظر در باب شیوۀ املای کلمات فارسی بر سر موضوعِ جدانویسی و یا پیوستهنویسی کلمات مرکب بوده است. فرهنگستان، چنانکه گفته شد، در این باب راه میانه را برگزیده و کوشیده است تا فقط مواردی را که جدانوشتن و یا پیوستهنوشتنِ آنها الزامی است، تحت قاعده و ضابطه درآورد و شیوۀ نگارشِ باقی کلماتِ مرکب را به ذوق و سلیقۀ نویسندگان واگذار کند.»
در این وبسایت هم با دستورخط مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی آشنا میشوید و هم خودتان با ویراستار آنلاین و هوشمند ویراویراست میتوانید متنتان را ویراستاری کنید. همچنین میتوانید ویراستاری متن خود را به ویراستارهای ویراویراست بسپارید.
اما قانون کلّی دربارۀ درستنویسی زبان فارسی برای جدانویسی و پیوستهنویسی چیست؟
در ادامه با توجه به دفتر «دستورخط» فرهنگستان، آموزش درستنویسی کلمات را براساس دو اصل بیان میکنیم.
1. حفظ چهرۀ خط فارسی:
ازآنجاکه خط در تأمین و حفظ پیوستگی فرهنگی نقش اساسی دارد، نباید شیوهای برگزید که چهرۀ خط فارسی بهصورتی تغییر کند که مشابهت خود را با آنچه در ذخایرِ فرهنگی زبان فارسی بهجامانده است بهکلی از دست بدهد و درنتیجه، متون کهن برای نسل کنونی نامأنوس شود و نسلهای بعد در استفاده از متون خطی و چاپی قدیم دچار مشکل جدی شوند و به آموزش جداگانه محتاج باشند.
2. حفظ استقلال خط:
خط فارسی نباید تابع خطوط دیگر باشد و لزوماً و همواره از خط عربی تبعیت کند. البته در نقلِ آیات و عبارات قرآن کریم، رسم الخط قرآنی رعایت خواهد شد. فاصلهگذاری و مرزبندی کلمات برای حفظ استقلال کلمه و درستخوانی فاصلهگذاری میان کلمات، خواه بسیط و خواه مرکب، امری ضروری است که اگر رعایت نشود، طبعاً سبب بدخوانی و ابهام معنایی میشود.
فاصلهگذاری در زبان فارسی چگونه است؟
در نوشتههای فارسی دو نوع فاصله وجود دارد:
«برونکلمه»: یعنی فاصلهگذاری میان کلمههای یک جمله یا عبارت.
«درونکلمه»: بیشتر میان اجزای ترکیب و اغلب در حروفِ منفصل میگذارند که به آن نیمفاصله میگویند.
قواعد درستنویسی کلمات مرکب:
در بابِ پیوستهنویسی و یا جدانویسی ترکیبات در زبان فارسی، سه فرض قابل تصور است:
1. تدوین قواعدی برای جدانویسی همۀ کلمات مرکب و تعیین مواردِ استثنا.
2. تدوین قواعدی برای پیوستهنویسی همۀ کلماتِ مرکب و تعیین مواردِ استثنا.
3. تدوین قواعدی برای جدانویسی الزامی بعضی از کلماتِ مرکب و پیوستهنویسی بعضی دیگر و دادنِ اختیار در خصوص سایر کلمات به نویسندگان.
نکتههایی از درستنویسی زبان فارسی (پیوستهنویسی و جدانویسی):
الف) کلمات مرکبی که باید پیوسته نوشته شوند:
1. کلمات مرکبی که از ترکیب با پسوند ساخته میشود همیشه پیوسته نوشته میشود، مگر هنگامی که:
-
حرف پایانی جزءِ اوّل با حرفِ آغازی جزءِ دوم یکسان باشد: نظاممند، آببان
-
جزءِ اوّلِ آن عدد باشد: پنجگانه، دهگانه، پانزدهگانه
تبصره: پسوندِ«وار» از حیثِ جدا و یا پیوستهنویسی تابع قاعدهای نیست، در بعضی کلمهها جدا و در بعضی دیگر پیوسته نوشته میشود:
طوطیوار، فردوسیوار، طاووسوار، پریوار، بزرگوار، سوگوار، خانوار
2. مرکبهایی که بسیطگونه است:
آبرو، الفبا، آبشار، نیشکر، رختخواب، یکشنبه، پنجشنبه، سیصد، هفتصد، یکتا و ...
4. جزءِ دوم با «آ» آغاز شود و تکهجایی باشد:
گلاب، پساب، خوشاب، دستاس
تبصره: جزءِ دوم اگر با «آ» آغاز شود و بیش از یک هجا داشته باشد از قاعدهای تبعیت نمیکند: گاهی پیوسته نوشته میشود، مانند دلاویز، پیشاهنگ، بسامد و گاهی جدا، مانند دانشآموز، دلآگاه، زبانآور.
5. هرگاه کاهش یا افزایشِ واجی یا ابدال یا ادغام و مزج یا جابهجایی آوایی داخل آنها رویداده باشد:
چنو، هشیار، ولنگاری، شاهسپرم، نستعلیق، سکنجبین
6. مرکبی که دستکم یک جزءِ آن کاربرد مستقل نداشته باشد:
غمخوار، رنگرز، کهربا
7. مرکبهایی که جدا نوشتن آنها التباس یا ابهام معنایی ایجاد کند:
بهیار (به یار)، بهروز (به روز)، بهنام (به نام)
8. کلمههای مرکبی که جزءِ دوم آنها تکهجایی باشد و بهصورت رسمی یا نیمهرسمی، جنبۀ سازمانی، اداری و صنفی یافته باشد:
استاندار، بخشدار، کتابدار، آشپز
ب) کلمات مرکبی که باید جدا (نیمفاصله) نوشته شوند:
1. کلمات مرکبی که از ترکیب با پیشوند ساخته میشود همیشه جدا (نیمفاصله) نوشته میشود، مگر مرکبهایی که با پیشوندهای «هم» و «بی» ،«به» نوشته میشود.
2. ترکیبهای اضافی (شامل موصوف و صفت و مضاف و مضافٌالیه):
دستکم، شورایعالی، حاصلضرب، صرفِنظر، سیبزمینی، آبمیوه، آبلیمو
3. جزءِ دوم با «الف» آغاز شود:
دلانگیز، عقبافتادگی، کماحساس
4. حرف پایانی جزءِ اول با حرف آغازی جزءِ دوم همانند یا هممخرج باشد:
آییننامه، پاککن، کممصرف، چوببری، چوبپرده
5. مرکبهای اتباعی نیز مرکبهای متشکل از دو جزءِ مکرر:
سنگینرنگین، پولمول، تکتک، هقهق
6. مصدر مرکب:
سخنگفتن، نگاهداشتن
7. مرکبهایی که یک جزءِ آنها کلمۀ دخیل فرنگی (وامواژه) باشد:
خوشپُز، شیکپوش، پاگوندار
8. عبارتهای عربی که شامل چند جزء باشد:
معذلک، منبعد، علیهذا، انشاءالله، معهذا، باریتعالی، حقّتعالی، علیایحال
تبصره: هر دو صورت نوشتاریِ «باسمهتعالی» و «باسمهتعالی» جایز است.
9. یک جزء از واژههای مرکب عدد باشد:
پنجتن، هفتگنبد، هشتبهشت، نهفلک، دهچرخه
تبصره: بهاستثنای عدد یک که بسته به مورد و با توجّه به قواعد دیگر، با هر دو املا صحیح است:
یکسویه/ یکسویه؛ یکشبه/ یکشبه؛ یکسره/ یکسره؛ یکپارچه/ یکپارچه
10. کلمههای مرکبی که جزءِ اوّل آنها به «ها»ی غیرملفوظ ختم شود:
برای دانستن معنای «ها»ی غیرملفوظ، میتوانید به مقالۀ شکل نوشتاری «همزه» و «ه» مراجعه کنید. (های غیرملفوظ در حکم حرف منفصل است): بهانهگیر، پایهدار، کنارهگیر
11. کلمه با پیوستهنویسی، طولانی یا نامأنوس و پردندانه شود:
عافیتطلبی، مصلحتبین، پاکضمیر، حقیقتجو
12. هرگاه یکی از اجزای کلمۀ مرکب دارای چند گونۀ مختوم به حرفِ منفصل و حرفِ متّصل باشد، چون جدانویسیِ گونه یا گونههای مختوم به حرفِ منفصل اجباری است، بهتبع آن جدانویسی گونه یا گونههای دیگر نیز منطقیتر است:
پابرهنه/ پایبرهنه؛ پامال/ پایْمال.
13. یک جزء کلمۀ مرکب، صفتِ مفعولی یا صفتِ فاعلی باشد:
اجلرسیده، نمکپرورده، اخلالکننده، پاککننده
14. یک جزء آن اسم خاص باشد:
سعدیصفت، عیسیدم
15. جزءِ آغازی یا پایانی آن بسامد زیاد داشته باشد:
نیکبخت، هفتپیکر، شاهنشین، سیهچشم
16. هرگاه با پیوستهنویسی، اجزای ترکیب معلوم نشود و ابهام معنایی پدید آید:
پاکنام، پاکدامن، پاکرأی، خوشبیاری
در ادامۀ مقاله، نحوۀ درستنویسی و ترکیبهایی را که باید با نیمفاصله نوشته شوند، با ذکر مثال بیان میکنیم:
حروف اضافهٔ مرکب: حروف اضافهٔ مرکب از یک حرفِ اضافهٔ ساده، قبل یا بعد از واژهای دیگر که اسم، صفت یا حرف است، تشکیل میشوند. طبق مصوبات فرهنگستان زبان و ادب فارسی حروف اضافهٔ مرکب باید با نیمفاصله نوشته شوند. به نمونههای زیر توجه کنید:
ازجمله، ازلحاظِ، ازنظرِ، ازآنجاکه، باآنهمه، باآنکه، برحسبِ، برخلافِ؛ بهجای، بهطوری، بهخاطر ِ، بهعنوانِ و...
اگر در جستوجوی نرمافزار ویراستاری هستید، به بخش ویراستاریِ سامانۀ هوشمند ویراویراست بروید.
توجه داشته باشید که استفاده از نیمفاصله بهجای فاصله پس از حروف اضافهٔ ساده، ممکن است مقولهٔ صرفی آنها را تغییر دهد. به نمونههای زیر توجه کنید:
با نزاکتِ بسیار صحبت میکند. (حرف اضافه)
شخص بانزاکت و مؤدّبی است. (پیشوند)
برای ویراستاری آنلاین، وارد بخش دستورخط سامانهٔ هوشمند ویراویراست شوید؛ این بخش حروف اضافهٔ مرکب در متن شما را تشخیص میدهد.
https://viravirast.com/FrontCMS/Vira/Orthagraphy
قید مرکب:
به نمونههایی از گروههای قیدی توجه کنید: بهدقت، باصداقت، بهاصطلاح، بهتدریج، بهحق، بهخصوص، بهخوبی، بهدرستی، بهراستی. بیادعا، بیانگیزه، بیبرنامه، تاحالا، تاکنون، درحقیقت، درضمن، درنهایت و ...
اجزای این قیدها، در حالتهای زیر با نیمفاصله نوشته میشوند.
-
صفتهای اشاره: صفت اشاره یکی از انواع وابستههای پیشین است که قبل از اسم میآیند. صورتهای دو جزئی این صفتها بیشتر با نیمفاصله نوشته میشوند. به نمونههای زیر توجه کنید:
اینطور، آنطور، اینگونه، آنگونه، اینچنین، آنچنین، اینقدر، آنقدر، اینطرف، آنطرف و ...
-
ضمیرهای مبهم: ضمیرهای مبهم واژههایی هستند که بر شخص یا مقدار مبهمی دلالت میکنند. اینضمیرها هرگاه از دو جزء تشکیل شوند با نیمفاصله نوشته میشوند؛ به نمونهها توجه کنید: هرجا، هرچه، هرچیز، هرکدام، هرکس، هرکه، هیچجا، هیچکدام، هیچیک
-
وندهای تصریفی: وندهای تصریفی نقش نحوی دارند؛ یعنی کلمه را برای ایفای نقش معینی در ساختهای نحوی پردازش میکنند و کاربردشان قیاسی است؛ یعنی با همهٔ اعضای یک مقوله از واژهها میتوانند به کار روند، برخی از وندهای تصریفی باید با نیمفاصله نوشته شوند:
ها: پایاننامهها، درختها
تر: افراشتهتر، بالندهتر
ترین: افراشتهترین، بالندهترین
می: میپرداخت، میپوشاند
نمی: نمیشناسد، نمیداند
ویراستاری آنلاین ویراویراست فاصلههای این وندهای تصریفی را بهصورت خودکار تصحیح میکند.
-
بیناوند: میانوند به درونِ ساختمان ریشه رسوخ میکند. یعنی ساختمان ریشهای را که از قبل در زبان وجود داشته است، میشکند و به آن وارد میشود. مانند: ریشهٔ «کتب» در زبان عربی که میانوند «ا» به آن وارد شده و «کاتب» را میسازد. در زبان فارسی میانوند یافت نمیشود؛ زیرا واژههایی چون «دمدم» یا «سرسر» در زبان وجود نداشتهاند که در میان آنها میانوندی همچون «ا» وارد شود و واژهٔ جدید بسازد؛ این گونه وندها که همیشه بین دو واژه ظاهر میشوند، بیناوند نام دارند؛ بیانوند در چنین واژههایی با نیمفاصله نوشته میشود. به نمونههای زیر توجه کنید
✅سربهزیر
✅سربههوا
✅خونبهدل
✅دستبهدست
✅پشتبهپشت
✅لابهلا
✅دمبهدم
✅سربهسر
✅سالتاسال
همین حالا برای ویراستاری آنلاین متن خود، در سامانۀ «ویراویراست» نامنویسی کنید.
ویراستاری آنلاین متون خود را شروع کنید.
برای ثبت سفارش ویراستاری با شمارۀ 09020025029 تماس بگیرید.
✍️ بهکوشش زهرا نوابصفوی.
📚 کتابنامه:
📖صادقی، علیاشرف و زندیمقدم، زهرا، 1394، فرهنگ املای خط فارسی، براساس دستور خط فارسی مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نشر آثار).
نظرات