با ویراستار آنلاین ویراویراست، سرعت ویراستاری خود را چندین برابر کنید.
داشتن زمینۀ ذهنی و عوامل فنی و زبانی، برای سادهنویسی ضروری است.
عوامل فنی و زبانی خود شامل پانزده مورد است که در این بخش به موارد زیر میپردازیم. پیشنهاد میکنیم مقالههای سادهنویسی 1 و سادهنویسی 2 را نیز مطالعه کنید.
-
پیوستگی معنایی میان نهاد و گزاره؛
-
ترتیب منطقی جملات؛
-
کاستن از فعلهای مرکب با معانی مجازی؛
-
تتابع افعال و اضافات؛
-
پرهیز از تراکم استعارات و کنایات؛
-
جلوگیری از کژتابیهای زبان؛
-
پاراگرافبندی درست؛
-
استقلال واژهها؛
-
نشانهگذاری.
پیوستگی معنایی میان نهاد و گزاره:
اجزای جمله نباید به گونهای کنار هم چیده شوند که ارتباط میان نهاد و گزاره دچار ابهام شود. ازنظر خواننده، اولین جزء جمله نهاد است. بر اساس همین، جمله را فهم و تحلیل میکند. به جملۀ زیر توجه کنید.
«هنگامیکه در دانشگاه تدریس میکرد، زندگینامۀ خود را نوشت.»
خواننده بهدنبال خبر یا گزارهای برای «هنگام تدریس در دانشگاه» است.
پس بهتر است جملۀ بالا اینگونه نوشته شود:
«وی هنگامیکه در دانشگاه تدریس میکرد، زندگینامۀ خود را نوشت.»
ترتیب منطقی جملات:
باید ترتیب جملههایی که به هم عطف میکنیم منطقی باشد. وقتی مطالب مختلف را در جملههای بلند و عطفدار میآوریم، جمله دچار بههمریختگی میشود. به جملۀ زیر توجه کنید.
«متاسفانه خبردار شدیم که در استان گلستان سیل آمده است.»
قید «متأسفانه» به دلیل نزدیکیاش با فعل «خبردار شدیم»، به همان برمیگردد؛ در صورتی که تأسف نویسنده از «سیل» است نه خبرداری و آگاهی از آن.
باید مینوشت:
«خبر دار شدیم که در استان گلستان متأسفانه سیل آمده است.»
کاستن از فعلهای مرکب با معانی مجازی:
اینکه گاهی فعلهایی با معانی کنایی و مجازی، کلام را اندکی زیبا میکند درست است؛ اما همواری و رسایی را از آن میگیرد. درواقع فعل ساده و غیرترکیبی جمله را ساده و دلنشین میکند. اگر میخواهید متنی زیبا و ساده داشته باشید، ویراستاری متن خود را به ویراستارهای ویراویراست بسپارید.
دیده شده است که نویسندگان تازهکار دوست دارند به جای «بشود» بنویسند «صورت بگیرد» و به جای «ارزش دارد» بنویسند «از ارزش برخوردار است».
اما درواقع تبدیل فعلهای ترکیبی به فعلهای ساده در روانی و صمیمیت جمله، بسیار مؤثر است. به نمونۀ زیر توجه کنید.
«به اخلاق و ارزشها کمتر توجه به عمل آمده است.»
«به اخلاق و ارزشها کمتر توجه شده است.»
در حال حاضر زبان فارسی حدود سیصد فعل ساده دارد؛ اما در زبان فرانسه، بیش از شش هزار فعل ساده وجود دارد. میتوان گفت که زبان فارسی از جهت «فعل ساده» زبان فقیری است.
چگونه به تعداد افعال سادۀ زبان فارسی اضافه کنیم؟
ابتدا باید افعال سادهای را که در دست داریم، حفظ کنیم و سپس آن گروه از فعلهای ساده را که فراموش شده یا در حال فراموشی است زنده کنیم. به نمونههای زیر توجه کنید.
فراموشیدن، شکیبیدن، شگفتیدن، پناهیدن، پروازیدن، برقیدن و مشتقات آنها.
تتابع افعال و اضافات:
اینکه در همۀ جملات زبان فارسی باید دستکم یک فعل حضورداشته باشد، از ویژگیهای زبان فارسی است؛ اما ضرورتی ندارد که فعل همیشه در پایان جمله بیاید. گاهی تنیدگی میان جملۀ اصلی و جملۀ توضیحی موجب میشود که دو فعل در پایان جملۀ مرکب پشتسرهم ردیف شوند. سادهترین راهحل آن است که افعال را در مکانهای مناسب جمله، سرشکن کنیم و مانع تراکم آنها در یک جا شویم. به نمونۀ زیر توجه کنید.
«وی نخستین کتاب خود را در سالهایی که معلم فلسفه بود، نوشت.»
«وی نخستین کتاب خود را در سالهایی نوشت که معلم فلسفه بود.»
اضافهشدن چند اسم به یکدیگر یا پشتسرهم آوردن چند صفت برای یک موصوف نیز مخل سادگی و روانی جمله است. تا میتوان باید میان اضافهها و وصفها فاصله انداخت و آنها را در مکانهای مختلف جمله پخش کرد. به نمونۀ زیر توجه کنید.
«بررسی رویدادهای مهم تاریخی ایران دورۀ قاجاریه، بسیار درسآموز است.»
«بررسی رویدادهای مهمی که بر ایران در دورۀ قاجاریه گذشت، بسیار درسآموز است.»
پرهیز از تراکم استعارات و کنایات:
استفاده از فنون بلاغی و آرایههای زبانی، کلام را شیرینتر و مؤثرتر میکند؛ اما هرگاه آرایهبندی بیشتر از حد معمول شود، باعث به دردسر انداختن خواننده میشود؛ بهویژه در متنهای علمی باید احتیاط بیشتری کرد و در بیشتر مواقع عطای کنایات و استعارات را به لقای آنها بخشید. به نمونۀ زیر توجه کنید.
حضور سادۀ بسیار نقش تو در گهواره غیبت، همان ظهور است. بینمک انتظار!
جلوگیری از کژتابیهای زبان:
ابهام یا کژتابی از خطرهای مهلک و همیشگی زبان است. به نمونۀ زیر توجه کنید.
من تو را از پدرت بیشتر دوست دارم.
آیا معنای جملۀ بالا این است که آن مقدار که من تو را دوست دارم، پدرت تو را دوست ندارد؟ یا من آن مقدار که تو را دوست دارم، پدرت را دوست ندارم؟
پاراگرافبندی درست:
پاراگرافبندی درست نهتنها سهم بسیاری در فهم آسان و روان مطالب دارد؛ بلکه از ضروریات سادهنویسی است. هم زیادهروی و هم کوتاهی در ایجاد پاراگراف جدید، روند مطالعه را دچار دستانداز میکند. اگر در جستجوی نرمافزار ویراستاری هستید، به بخش ویراستاریِ سامانۀ هوشمند ویراویراست بروید.
برای پاراگرافبندی نیز معیار خطکشگونهای وجود ندارد تا بر پایۀ آن همۀ نویسندگان یکسان و یکنواخت عمل کنند؛ اما باید بدانیم که هر پاراگراف، طرح یکی از جزئیات ریز بحث را برعهده میگیرد و برای طرح بحث جزئی دیگر، پاراگراف نیز تجدید میشود. ارتباط بندها با یکدیگر از راه جملههای نخستین و پایانی است؛ یعنی جملۀ آخر هر بند بهتر است زمینه و مقدمهای باشد برای بند بعدی.
پاراگرافها بدنۀ نوشتار را میسازند. اگر بدنۀ هر نوشتهای را به صفحۀ شطرنج تشبیه کنیم، هریک از خانههای سفید و سیاه صفحه، در حکم یک پاراگراف است؛ بنابراین هر پاراگراف باید از نوعی استقلال برخوردار باشد. استقلال هر مطلبی نیز وابسته به استقلال هستۀ مرکزی آن است؛ پس هر پاراگرافی، توضیحاتی محدود و با جملاتی معدود دربارۀ نکتهای است که اگرچه با نکات دیگر ارتباط زنجیروار دارد، استقلال نسبی نیز دارد.
استقلال واژهها:
پیوستهنویسی یا جدانویسی از منازعات دیرینه میان اهل ادب و زبان است. تا آنجا که به سادهنویسی مربوط میشود، جدانویسی بهتر از پیوستهنویسی است؛ زیرا در جدانویسی، واژهها بهدلیل استقلالی که دارند خواناتر و آشناترند و فهم و درکشان آسانتر است؛ برای نمونه «شورایعالی» دیرفهمتر از «شورای عالی» است و «چشمپوشی» چشمنوازتر از «چشمپوشی» است.
در ترکیبهای عربی نیز باید از پیوستهنویسی پرهیز کرد؛ زیرا هم خلاف صورت واقعی آنها در زبان اصلی است و هم خوانش آنها را دشوارتر میکند. مانند: عنقریب، معهذا و...
استقلال کلمات کمک بسیاری به تندخوانی میکند؛ بهشرط آنکه در آن زیادهروی نشود. جدانویسی در ترکیبهای «بهتر»، «پیشنهاد» و «بیهوده» شاخهای از آشناییزدایی است که مخل سادگی و سادهنویسی است.
ممکن است گفته شود در شیوۀ سرهمنویسی برای معنای بسیط، لفظ بسیط میآید و این شیوه معقولتر است؛ زیرا مثلاً «برونداد» معنایی بسیط دارد و اقتضای آن این است که لفظ آن هم بسیط (برونداد) باشد و نه متلاشی (برونداد). این استدال یکی از ادلۀ برتری پیوستهنویسی است و پذیرفتنی است؛ اما درمجموع، ادله و برتریهای جدانویسی را قویتر و بیشتر میدانند.
یکی از مهمترین ادلۀ جدانویسی این است که در زبان فارسی، ساخت واژه، بهکندی صورت میگیرد؛ ولی ساخت ترکیب، سرعت و حجم بیشتری دارد.
اگر مثلاً در سال ده واژۀ بسیط به زبان فارسی اضافه میشود، در مقابل آن صدها ترکیب ساخته و رایج میشود. مادۀ اولیۀ این ترکیبها تکواژهها است و مردم آنها را میشناسند. برخلاف ترکیبها که شکل آنها تا مدتی نامأنوس است؛ مثلاً کلمۀ «برون» را همه دیدهاند و میشناسند؛ اما ترکیب «برونداد» تا مدتی نامأنوس است. اگر استقلال کلمات مراعات شود، ترکیبها نیز بهنظر آشنا میآیند و روند آسانیابی را مختل نمیکند. چنانچه ترکیبها سرهم نوشته شوند، شمار کلمات ناآشنا به جایی میرسد که خواننده در هر بند باید یکی دوبار درنگ کند.
نشانهگذاری:
نشانههای ویرایشی به خواننده کمک میکند که عبارات نویسنده را درست، آسان و مطابق ارادۀ نویسنده بخواند و بفهمد. درواقع نشانههای ویرایشی قراردادهای عمومی میان نویسندگان و خوانندگان است. از میان این نشانهها برخی اهمیت ویژه و برخی کارکرد معمولی دارند. برای دانش بیشتر دربارۀ این نشانهها، مقالۀ نشانههای نگارشی را مطالعه کنید.
تجربۀ ویراستاری آنلاین با ویراویراست را از دست ندهید.
برای ثبت سفارش ویراستاری با شمارۀ 09020025029 تماس بگیرید.
✍️ به کوششِ فاطمه لکزاده.
📚 کتابنامه:
📖 بابایی، رضا، 1398، بهتر بنویسیم، قم: نشر ادیان.
نظرات