با ویراستار آنلاین ویراویراست، سرعت ویراستاری خود را چندین برابر کنید.
زبان فارسی باستان
زبان فارسی باستان شاخهای از ایرانی باستان است که در مقالۀ ساختار زبانی ایرانی باستان به بخشی از ساختار زبانی آن اشاره شد. در این مقاله به بحث دربارۀ زبان فارسی باستان در گذر تاریخ میپردازیم و آثار مکتوب بازمانده را شرح خواهیم داد:
فارسی باستان همان گونۀ زبانی بهکاررفته در سنگنوشتههای خط میخی شاهان هخامنشی (قرنهای ششم تا چهارم پیش از میلاد) است که درواقع نشاندهندۀ حداقل یک گویش از گویشهای ناحیۀ پارس و یکی از گویشهای جنوب غربی ایران است. فارسی باستان زبانی است که در دورۀ هخامنشیان (559 تا 330 پیش از میلاد ) در ایالت پارس و نواحی جنوب غربی ایران به آن سخن گفته میشده است. گونۀ تحولیافتۀ فارسی باستان، زبان فارسی میانه است که در دورۀ ساسانی، زبان رسمی ایرانیان بود. این زبان پس از فتوح مسلمانان در ایران و پس از تغییر و تحولاتی که در آن پدید آمد، در قرنهای نخستین اسلامی، بهصورت زبان فارسی دری درآمد.
از شواهد موجود چنین برمیآید که فارسی باستان در ادارۀ امور سیاسی و دولتی نقشی نداشت؛ بلکه زبان دیوان و مکاتبه بود. بهعبارت دیگر زبان میان ایالات مختلف شاهنشاهی هخامنشی زبان آرامی بود. اسناد و مکاتبات روی چرمی که از مصر به دست آمده، به زبان آرامی و متعلق به قرن پنجم پیش از میلاد است؛ نوشتههای به خط و زبان آرامی نیز که در تعدادی از اشیای کشفشده از تختجمشید به دست آمده و ظاهراً کاربردی مذهبی داشتهاند و همچنین نوشتۀ آرامی روی کتیبۀ داریوش در بیستون دلیلی بر اثبات این ادعاست. میتوان گفت «زبان فارسی باستان، تنها برای تدوین سنگنگارهها به کار رفته و هرگز برای خواندن در نظر گرفته نشده است؛ زیرا از یکسو بر بلندای صخرهها کنده شده است و از سوی دیگر (بهموجب اسناد تأسیس بناها) در پای دیوارها کار گذاشته شده است.»
اگر در جستجوی نرمافزار ویراستاری هستید، به بخش ویراستاریِ سامانۀ هوشمند ویراویراست بروید.
«از اقوام پارس، نخستین بار در 843 ق. م. در یکی از سنگنوشتههای آشوری شلمنصر سوم یاد شده است و واژۀ parsu برای اشاره به آنها به کار رفته است. پارسها در آن زمان در جنوب و غرب دریاچۀ ارومیه سکونت داشتند. دو قرن بعد، آنها روانۀ جنوب شدند و سرانجام سرزمینی را با نام -pārsa (فارسی باستان) منزلگاه خویش کردند که اینک یادآور نام آنهاست.
پادشاهان پارسها از نسل نیای بزرگ هخامنش (فارسی باستان: Haxāmaniš) بودند، آنها به فرمانروایی کوروش دوم (559-530 پیش از میلاد) که خود را وارث شاهنشاهی مادها کرد، به قدرت رسیدند. دیری نپایید تا شاهنشاهی بزرگی با اقوامی بیشمار پایهریزی کردند که در زمان داریوش اول (522-486 پیش از میلاد) به بیشترین گسترش دست یافت و همۀ سرزمینها را دربرگرفت. همانطور که در کتیبۀ داریوش گفته شده است: «از سکاهای آن سوی سغد تا حبشه، از هند تا لودیه» پیشروی کرده بودند. ویراستاری متن خود را به ویراستارهای ویراویراست بسپارید.
مردم این پهنۀ وسیع که هخامنشیان فرمانروایش بودند، بهطور کامل به زبان فارسی باستان سخن نمیگفتهاند. برعکس زبان فارسی باستان در ادارۀ امور سیاسی و دولتی شاهنشاهی هیچ نقشی نداشت؛ زبان اداری و دولتی در ادارات بیشمار مرکزی یا محلی همچون قرنهای پیشین، زبان آرامی بوده که در کنار آن و بهشکل بسیار محدود، زبانهای محلی نیز به کار میرفته است. برای مثال زبان عیلامی در ادارۀ دربار پایتخت، زبان بابلی (اکدی) در بابل، زبان مصری باستان در مصر و زبانهای یونانی، لودیهای و لوکیهای در آسیای صغیر به کار میرفتهاند؛ اما زبان اداری آنها آرامی بوده است.»
آثار برجایمانده از فارسی باستان، کتیبههای پادشاهان هخامنشی است که روی لوحههای سنگی، صخرهها و سینۀ کوهها، دیوارهای کاخها، بر سکهها، مهرها و وزنهها نگاشته شدهاند. این کتیبهها به فرمان داریوش (486- 522 ق. م.)، خشایارشا (465- 486 ق. م.)، اردشیر اول (424- 465 ق. م.)، داریوش دوم (404- 423 ق. م.)، اردشیر دوم (359- 404 ق. م.) و اردشیر سوم (338- 359 ق. م.) نقر شدهاند و بیشتر علاوه بر روایت اصلی به زبان فارسی باستان، ترجمههایی به دو زبان بابلی (اکدی) و عیلامی بههمراه دارند.
از شاهان اولیۀ هخامنشی چون اریارمنه (حدود 590- 645 ق. م.)، ارشامه (حدود 559- 590 ق. م.) و کوروش (530- 559 ق. م.) نیز کتیبههایی بر جای مانده است؛ اما بهنظر میرسد که این کتیبهها سالها پس از فرمانروایی آنها و توسط جانشینانشان و به نام آنها نوشته شده است. درهرحال بیشتر متون بازمانده به زبان فارسی باستان چندزبانه هستند و شامل سه زبان فارسی باستان، بابلی و عیلامی هستند که مربوط به پارس (تخت جمشید، نقش رستم، پاسارگاد)، خوزستان یا عیلام کهن (کاخ شوش) و ایالت ماد (بیستون، کاخ هگمتانه/ همدان) هستند. تنها تعداد اندکی از این متون در خارج از این مناطق به دست آمدهاند که مهمترین آنها سه سنگنوشته از داریوش بزرگ در کانال سوئز است. دیگر آثار باقیمانده شامل: نوشتههایی بر اشیا، ازجمله جامها از مصر، قطعهای بر خشت، بهاحتمال سنگنوشتۀ بنا که به رومانی آورده شده بود، سنگنوشتۀ خشایارشا بر کرانۀ دریاچۀ وان در ارمنستان، مهرنوشتههایی از دایکیلیون (Daskyleion) در پروپونتیس (Propontis) و سنگنوشتههای قطعۀ اردشیر (دوم؟) از بابل است.
کهنترین و مهمترین اثر فارسی باستان، سنگنوشتۀ تاریخی بسیار معروف داریوش بر کوه بیستون است که بر سر راه کرمانشاه به همدان و در کنار شاهراه تاریخی شوش- خراسان قرار دارد. این کتیبه به سه زبان فارسی باستان، عیلامی و بابلی (اکدی) حک شده است. روایت فارسی باستان در پنج ستون، مشتمل بر چهارصد و چهارده سطر نوشته شده است. بر اساس این کتیبه، «داریوش» از نام و نسب خود، ایالات و کشورهای تابع شاهنشاهی خویش یاد کرده و دربارۀ چگونگی به سلطنت رسیدن و غلبۀ خود بر بردیای غاصب و دروغین و دیگر شورشیان شرحی داده است. ویراویراست همچنین نقش نرمافزار ویراستاری پایاننامه را دارد و شما میتوانید درصد قابلتوجهی از ویرایش پایاننامۀ خود را با ویراستار آنلاین ویراویراست انجام دهید.
علاوه بر کتیبههای پادشاهان هخامنشی که به فارسی باستان نوشته شدهاند، تعداد زیادی از آثار و اسناد در روزگار هخامنشیان به زبانهای عیلامی و آرامی نگاشته شدهاند. این متون که در صد سال اخیر کشف شدهاند دارای تعداد زیادی از لغات دخیل فارسی باستان، اصطلاحات دیوانی، القاب و عناوین رسمی و دولتی، بهویژه اسامی خاص ایرانی هستند. خوانش و بازسازی آنها بر گنجینۀ واژگان فارسی باستان تأثیرگذار است و بر این اساس تعداد قابلتوجهی از واژگان، بهویژه نامهای خاص ایرانی در فارسی باستان، بازسازی شدهاند.
بر اساس شواهد موجود، زبان فارسی باستان بهجز در کتیبههای پادشاهان هخامنشی که به خط میخی نوشته شدهاند، بهصورت مکتوب در جای دیگری به کار نرفته است. تنها کتیبهای که ظاهراً به زبان فارسی باستان و به خط آرامی نگاشته شده، کتیبهای است که دانشمندی به نام هرتسفلد (E. Herzfeld) در نقش رستم آن را کشف کرده است.
تجربۀ ویراستاری آنلاین با ویراویراست را از دست ندهید.
برای ثبت سفارش ویراستاری با شمارۀ 09020025029 تماس بگیرید.
برای اطلاعات بیشتر دربارۀ زبان فارسی باستان میتوانید کتابهای زیر را مطالعه کنید.
کتابنامه:
اشمیت، رودیگر، راهنمای زبانهای ایرانی، ترجمۀ حسن رضایی باغ بیدی، ج 1، تهران: ققنوس، 1382.
مولایی، چنگیز، راهنمای زبان فارسی باستان، تهران: مهرنامگ، 1384.
نظرات