با ویراویراست، سرعت ویراستاری خود را چندین برابر کنید.
غیر معیارها و خطاهای دستوری رایج در زبان فارسی در سه حوزهٔ زیر قرار دارند:
کاربرد نادرست جمله؛
کاربرد نادرست فعل؛
کاربرد نادرست حرف.
برای مطالعۀ کاربرد نادرست جمله مقالۀ خطاهای دستوری را بخوانید.
برای مطالعۀ کاربرد نادرست حرف مقالۀ کاربردهای نادرست حرف را بخوانید.
در ادامه، کاربرد نادرست فعل را بررسی میکنیم.
کاربردهای نادرست فعل شامل چه مواردی میشود؟
فعل رکن جمله است، هرگونه خطایی در کاربرد فعل ممکن است هم موجب تغییر معنای جمله و ابهام آن شود، هم بر ساختمان نحوی جمله تأثیر منفی میگذارد.
بیشترین مشکلهای ویرایشی نوشتهها نیز در حوزه کاربرد نابجای فعل است.
کاربردهای نادرست فعل شامل موارد زیر میشود:
ناهماهنگی نهاد با فعل، حذف بیقرینۀ فعل، کاربرد نادرست وجه وصفی، کاربرد نادرست افعال وجهی، ناهماهنگی زمان و وجه افعال، کاربرد نامناسب افعال معین، انتخاب فعل نامناسب و نابجا، فعلهای بازدارنده، دوری اجزای فعل، مجهول نابجا. ویراستاری متن خود را به ویراستاران ویراویراست بسپارید.
در ادامۀ مقاله هریک را بررسی میکنیم.
ناهماهنگی نهاد با فعل:
به نمونههای زیر توجه کنید.
کشتیگیران ایرانی در مسابقات جهانی پیروز (شدند). در این جمله نهاد (فاعل/مسندالیه) جاندار و جمع است؛ بنابراین فعل باید جمع باشد.
بچه حالش خوب (است). در این جمله نهاد مفرد و جاندار است، فعل نیز باید مفرد باشد.
رسول گرامی اسلام (ص) همواره در سلام سبقت (میگرفتند/ میگرفت).
هنگام احترام برای فاعل مفرد میتوان فعل جمع آورد؛ مثل جملۀ بالا که باید فعل مفرد باشد؛ اما برای احترام میتوانیم از فعل جمع استفاده کنیم.
جمعیت خشمگین سراسیمه به خیابانها (ریختند/ ریخت).
وقتی نهاد اسم جمع باشد (اسمی که شکل مفرد دارد، ولی در معنی جمع است.) فعل را به هر دو شکل میتوان به کار برد؛ پس در این جمله هر دو شکل قابلِاستفاده است.
توجه: فعل کلمۀ مردم همیشه جمع میآید؛
مردم همیشه در صحنه حضور دارند.
برخی از اسمهای جمع عبارتند از:
جمعیت، گروه، لشکر، کاروان، انجمن، سپاه، قبیله، گله، رمه، حزب، دسته، فوج، جماعت.
برخی جمعهای مکسر عربی هم همیشه با فعل مفرد به کار میروند.
مانند فعلهای زیر:
اخلاق، عواقب، روابط، احوال، وظایف، مخارج، مداخل.
اخلاق او ناپسند است.
احمد هر هفته با بچههای دانشکده به کوه میرود.
در جملۀ بالا چون نهاد مفرد است و «با» در معنی «واو» عطف نیست (معنای همراهی میدهد)، فعل باید مفرد باشد.
اگر بهجای «با» از «و» استفاده میکردیم فعل جمع به کار میبردیم.
به نمونۀ زیر توجه کنید.
سعید و دوستانش در یک کلاس هستند.
در این جمله فعل جمع مناسب است؛ زیرا (احمد و دوستانش) جمع است.
اسمهای مبهم «هریک، هیچیک، هیچکدام، هرکس» اگر نهاد باشند، فعل آنها بهصورت مفرد و جمع میآید؛ اما اغلب بهصورت مفرد استفاده میشود.
هیچیک از آقایان حاضر نشد نامه را امضا (کند/ کنند).
فعل «هیچکس» همیشه مفرد است.
هیچکس از ظاهرش شناخته نمیشود.
«همه، برخی و بعضی» همواره با فعل جمع به کار میروند:
برخی از انسانها قابلِترّحم نیستند.
برخی عقیده دارند که ...
رودخانههای خروشان دل صخرهها را (میشکافند/ میشکافد).
در این جمله به نهاد غیرجاندار، شخصیت انسانی بخشیدهایم، بین نهاد جاندار و غیرجاندار تفاوتی وجود ندارد؛ بنابراین به هر دو شکل قابلِاستفاده است. اگر در جستجوی نرمافزار ویراستاری هستید، به بخش ویراستاریِ سامانۀ هوشمند ویراویراست بروید.
اگر نهاد جمع و غیرجاندار باشد، فعل به هر دو شکل مفرد و جمع به کار میرود.
سالها از پی هم (میگذرد/ میگذرند).
اگر نهاد جمع و اسمِ معنا باشد، همینگونه است.
عشقهای کز پیرنگی بُوَد عشق نَبوَد عاقبت ننگی بُوَد.
حذف بیقرینۀ فعل:
دیروز در جلسۀ هیئتامنا شرکت و به خانه بازگشتم.
در این جمله، فعل دوم با فعل جمله اول یکی نیست؛ بنابراین جمله نادرست است.
جملۀ درست:
دیروز در جلسۀ هیئتامنا شرکت کردم و به خانه بازگشتم.
در زبان فارسی برای پرهیز از تکرار، اگر در جمله قرینه وجود داشته باشد، فعل حذف میشود. این قرینه ممکن است لفظی باشد.
در دو مَثَل زیر فعلها به قرینۀ لفظی حذف شدهاند. این حذف به ایجاز، فصاحت و روانی جمله کمک کرده و باعث کوتاهی آن شده است.
هم از گندم ری افتاد، هم از خرمای بغداد... [افتاد]
همان آش است و همان کاسه [است]
ممکن است حذف به قرینۀ معنوی باشد.
[به تو] گفته بودم چو [تو] بیایی [من] غم دل با تو بگویم.
اگر حذف در جمله بدون قرینه انجام گیرد یا قرینهها روشن نباشند، نهتنها به کوتاهی جمله کمک نمیکند؛ بلکه باعث ابهام و نارسایی معنای جمله میشود.
جملۀ نادرست: پلیس ویژه، ساختمان را محاصره و گروگانگیران را دستگیر و به زندان فرستاد.
جملۀ درست: پلیس ویژه، ساختمان را محاصره و گروگان گیران را دستگیر کرد و به زندان فرستاد.
فعل «کرد» بدون هیچ قرینۀ لفظی و معنایی حذف شده است.
نمیتوان فعل «کرد» را به قرینه فعل «فرستاد » حذف کرد؛ زیرا از یک جنس نیستند.
اما در جملۀ اصلاحشده فعل جمله اول را به قرینه «کرد» در جملۀ دوم حذف کردهایم؛ زیرا از یک جنساند.
موضوع در جلسۀ علنی مطرح و پس از بررسیهای زیاد تأیید نشد.
موضوع در جلسۀ علنی مطرح شد و پس از بررسیهای زیاد تأیید نشد.
«شد» در جملۀ اول نمیتواند به قرینه «نشد» در جملۀ دوم حذف شود؛ زیرا فعلها ازنظر مثبت و منفی بودن یکی نیستند.
مدارک را به دبیرخانۀ ستاد تحویل و رسید دریافت کنید.
مدارک را به دبیرخانۀ ستاد تحویل دهید و رسید دریافت کنید.
حذف بیقریۀ فعل غلط دستوری و کاربردی زبان محسوب میشود.
باید کاغذبازی از سیستم حذف و جای آن را نظرات کارشناسی بگیرد.
باید کاغذبازی از سیستم حذف شود و جای آن را نظرات کارشناسی بگیرد.
اگر به افعال محذوف دقت کنیم اغلب، جزء معین فعلها حذف میشود. به فعلهای زیر دقت کنید:
«حذف شود، تحویل دهید، مطرح شد، محاصره کرد، شرکت کرد» همگی فعلهای مرکبی هستند که فعل مُعین آنها در معرض حذف نابجا قرار گرفتهاند؛ ازاینرو دقت در اینگونه افعال ضروری است.
کم مانده است یک روز را «روز پژوهش» و تعطیل اعلام کنیم.
کم مانده است یک روز را «روز پژوهش» بنامیم و آن را تعطیل اعلام کنیم.
توجه: حذف فعل در تیتر اصلی کتاب، مجله یا روزنامه ایرادی ندارد.
15 ژوئن؛ تجمع اعتراضآمیز هزاران فلسطینی
کاربرد نادرست وجه وصفی:
در سه جملۀ زیر از «صفت مفعولی» یا «وجه وصفیِ» فعل داخل کروشه استفاده شده است. معنای هر دو فعل یکی است؛ با این تفاوت که زمان، شخص و وجه فعل وصفی نامعلوم است؛ درنتیجه کار پیامرسانی مختل و نارسا میماند.
مردی را بهطرف خود خوانده [میخواند] از او میپرسد اهل کجایی؟
هرروز بهانهای را مطرح کرده [میکند] او را به باد انتقاد میگیرد.
وی دوچرخه را گرفته [میگیرد] از دست مأموران میگریزد.
بهتر است همواره فعل را به شکل کامل به کار ببریم و از کاربرد وجه وصفی پرهیز کنیم. کاربرد وجه وصفی در گذشته، رایج بوده است.
اگر فعل وصفی به کار میبریم باید فاعل دو جملۀ وجه وصفی یکی باشد. نمیتوانیم بنویسیم: علی غذا را خورده حسین کتاب را مطالعه کرد.
در جملۀ زیر فاعل جملۀ اول «کارمندان» و فاعل جملۀ دوم «تو» است. درضمن بین دو جملۀ دارای فعل وصفی «و» به کار نمیرود.
لازم است یکایک کارمندان نامهها را نوشته [بنویسند] و آنها را تحویل بگیری و به دبیرخانه بفرستی.
در جملۀ زیر دو فعل وصفی به کار رفته است. سعی کنیم درصورت استفاده از فعل وصفی فقط یک فعل وصفی بیاوریم.
جملۀ نادرست: تا آنکه کودک دزد حرفهای شده، کارش به شتردزدی و کاروانبری رسیده، وی را بهپای دار میبرند.
جملۀ درست: تا آنکه کودک دزد حرفهای میشود و کارش به شتردزدی و کاروانبری میرسد، وی را بهپای دار میبرند.
عطف دو فعل وصفی نادرست است:
جملۀ نادرست: چندی پیش به سینما رفته و فیلمی دیده بودم.
جملۀ درست: چندی پیش به سینما رفته بودم و فیلمی دیده بودم.
در جملۀ زیر فعلِ معینِ ماضیِ بعید به قرینه حذف شده است و نباید آن را فعل وصفی شمرد.
سعدی به بغداد رفته و در آنجا درس خواند.
در این جمله «رفته» بهجای «رفت» فعل «ماضی مطلق» به کار رفته است.
این جمله را میتوان به شکلهای زیر نیز در وجه وصفی به کار برد:
سعدی به بغداد رفته در آنجا درس میخواند. («رفته» بهجای «میرود» ماضی اخباری)
شاید سعدی به بغداد رفت تا درس بخواند («رفته» بهجای «برود» مضارع التزامی)
وجه وصفی اغلب بهجای فعلهای ماضی مطلق، مضارع اخباری و التزامی به کار میرود.
کاربرد نادرست افعال وجهی:
فعلهای «بایست، میبایست، بایستی، میبایستی، باید، میباید، شاید» افعال وجهی هستند.
این افعال از مصدر «بایستن» به معنی (لازمبودن، ضرورتداشتن)، «شایستن»، «توانستن» ساخته میشوند و در صرف برخی وجوه فعل، مثل «التزامی آینده» و افعال غیرشخصی کمک میکنند.
باید بروم، شاید بروم، میتوان رفت.
این افعال قبل از فعل اصلی میآیند و تنها به کار نمیروند. ممکن است بین این افعال و فعل اصلی فاصله بیفتد.
هفتۀ دیگر باید تمام مدارکم را به سفارت تحویل بدهم.
فعلهای وجهی ماضی (بایست، میبایست، بایستی) با افعال ماضی به کار میروند.
بایست میرفت
میبایست میرفت
بایستی میرفت
فعلهای وجهی مضارع (باید، میباید، شاید) با فعلهای مضارع به کار میروند.
باید برود
میباید برود
شاید برود
میبایست به سفر رفته باشد. (مضارع التزامی)← باید به سفر رفته باشد.
باید در مواقع لزوم سکوت را شکست.← باید در مواقع لزوم سکوت را بشکند.
میباید تو را از رفتنش باخبر میکرد. ←میباید از رفتنش تو را باخبر بکند.
نکته: «باید» همواره در معنی «لازم است»، «بایسته است» و «ضروری است» به کار میرود و کاربرد آن بهجای «احتمال دارد» گرتهبرداری از moust انگلیسی است و بهتر است استفاده نکنیم.
او باید تا حالا از سفر برگشته باشد← او احتمال دارد تا حالا از سفر برگشته باشد.
ناهماهنگی زمان و وجه افعال:
در جملۀ زیر چون زمان فعلِ جملۀ اول مضارع است، زمان فعل جملۀ دوم نیز باید مضارع باشد، نه ماضی. همچنین عطف دو فعل به هم که ازنظر زمان ناهمپایه باشند، نادرست است.
در این هنگام او با مشکلات مبارزه میکند و راهش را ادامه داد.← در این هنگام او با مشکلات مبارزه میکند و راهش را ادامه میدهد.
در جملۀ زیر شخص و فاعل فعل دوم نامعلوم و جمله مبهم است. فعل مناسب، وجه مناسب فعل «کشت» است که فعل متعدی است و فاعل آن نیز معلوم است.
کامیون مردی را زیر گرفت و مرد.← کامیون مردی را زیر گرفت و کشت.
کاربرد نامناسب افعال معین:
کاربرد نادرست افعال معین بهخصوص در نثر اداری و مطبوعاتی بسیار رواج یافته است. استفاده از مصدرهای «باشیدن»، «نمودن»، «گشتن»، «گردیدن»، «ساختن» بهجای افعال معین «استن»، «کردن»، «شدن» در نثر فارسی معمول است؛ اما گمان میرود مصدرهای گروه اول نوشته را وزین و معتبر میکند؛ در حالی که کاربرد بیش از اندازۀ این مصدرها نوشته را قالبی میکند. کاربرد این افعال در جای خود و در معنای اصلی (غیراسنادی و غیر معین) لازم و مناسب است.
گشتن در معنای تغییر وضعیت: ←زمین به دور خورشید میگردد.
نمودن در معنای نشاندادن: ←چنان مینماید که مرد عاقلی باشد.
ساختن در معنای درستکردن: ←او بنایی ساخت و به مردم هدیه کرد.
میباشد/ است: کاربرد فعل «میباشد» بهجای «است» در نثر معیار و فصیح چندان شایسته نیست. امروزه بهطور وسیع بهخصوص در نثر اداری از «میباشد» بهجای «است» استفاده میشود و گمان میرود این کاربرد ادبی، فصیح و محترمانه است یا ممکن است برای پرهیز از تکرار فعل «است» باشد. سعی کنیم از «میباشد» کمتر استفاده کنیم. «میباشد» از صیغههای دشوار مصدر «بودن» است.
این آییننامه اکنون اجرایی نمیباشد.← این آییننامه اکنون اجرایی نیست.
انتخاب فعل نامناسب و نابجا:
امروزه براثر ترجمه و گرتهبرداری معنایی، ناآگاهی، اصل کمکوشی، تفننجویی، شاعرانهنویسی، یا هر دلیل دیگر از فعلها و جزء اسمی و صفتی نامناسب (در افعال مرکب) بهجای افعال مناسب و دقیق استفاده و اغلب معنای یک فعل برای کاربردهای مختلف سرایت داده میشود. چنین جملههایی دیرفهم، نارسا و غیرمعیار هستند. با برخی کاربردهای نادرست افعال آشنا شویم:
داشتن: امروزه از این مصدر بهجای افعال مختلف استفاده میشود که نادرست است؛ مثل
حفظکردن: اگر تیم حریف بتواند نتیجۀ مساوی را داشته باشد (حفظ کند).
کردن: دشمن حملات زیادی را داشت (کرد).
شنیدن: صدای مرا دارید (میشنوید).
دیدن: تصویر شما را نداریم (نمیبینیم).
گذاشتن: این حادثه تأثیر زیادی بر من داشت (گذاشت).
گذرادن: ساعت خوشی داشته باشید (بگذرانید).
بودن: دوستانی که در این محفل وجود دارند (هستند، حضور دارند).
هست/ است:
«هست» را نباید بهجای «است» به کار برد.
جملۀ نادرست: او دارای پنج سال سابقۀ کار آموزشی هست.
جملۀ درست: او دارای پنج سال سابقۀ کار آموزشی است.
«هست» به معنای «وجود دارد» یا برای تأکید به کار میرود.
او در خانه هست؟ (وجود دارد).
آیا شما به این کار آشنا هستید؟ (برای تأکید)
در غیر این دو صورت نباید بهجای فعل «است» از «هست» استفاده کرد.
جملۀ نادرست: هوا امروز خیلی خوب «هست».
جملۀ درست: هوا امروز خیلی خوب «است».
فعلهای بازدارنده:
در جملۀ زیر دو عامل منفیساز دیده میشود. «منع کرد/ نکنیم» که رویِهم معنای مثبت از آن میتوان استنباط کرد.
برای اصلاح چنین جملههایی باید یک عامل منفیساز حذف شود.
او ما را منع کرد که در این کار دخالت نکنیم ←او ما را منع کرد که در این کار دخالت کنیم./ او از ما خواست که در این کار دخالت نکنیم.
برخی از فعلهای بازدارنده: مانعشدن، منعکردن، خودداریکردن، بازداشتن، جلوگیریکردن، غدغنکردن، برحذرداشتن، اباداشتن، امتناعکردن، استنکافکردن، خودداریکردن، احترازکردن و نظایر آن.
هرگاه یکی از این افعال در جملۀ پایه بیاید، فعل جملۀ، پیرو حتماً باید مثبت باشد.
اگر فعل را «مثبت» کردیم. باید فعل بازدارنده را از جملۀ پایه حذف کنیم.
ای ابلیس چه چیز مانع شد که تو بر آدم سجده نکردی؟ ←ای ابلیس چه چیز مانع شد که تو بر آدم سجده کنی؟
فعل جملۀ پیرو همیشه باید وجه التزامی مثبت باشد.
به جملۀ زیر توجه کنید:
از ورود و خروج کارمندان در غیر ساعات اداری منع میشود که به محوطۀ سازمان داخل نشوند. ←از ورود و خروج کارمندان در غیر ساعات اداری منع میشود که به محوطۀ سازمان داخل بشوند. ←ورود و خروج کارمندان در غیر ساعتهای اداری ممنوع است.
دوری اجزای فعل:
فعل جملۀ زیر «بستگی دارد» از افعال مرکب است. بین اجزای فعل مرکب نباید فاصله باشد. امروزه، در زبان فارسی گرایش به کاربرد افعال مرکب بهجای افعال بسیط است.
به جملۀ زیر توجه کنید:
رسیدن به اهداف عالی بستگی به عواملی، نظیر امکانات، تلاش مستمر و هوش دارد. ←رسیدن به اهداف عالی به عواملی، نظیر امکانات، تلاش مستمر و هوش بستگی دارد.
بهتر است از افعال بسیط استفاده کنیم:
بازکردن ← گشودن
روشن کردن ←افروختن
مراجعت کردن ←بازگشتن
ذخیرهکردن/ پساندازکردن ←اندوختن
داخل شدن ←درآمدن
خنده کردن ←خندیدن
یکی از نتایج کاربرد افعال مرکب، جدایی انداختن میان این دو جزء است.
دوری اجزای فعل در جملات طولانی باعث ابهام بیشتر آنها میشود. به همین دلیل ضرورت این کار در جملات طولانی بیشتر است.
به جملۀ زیر توجه کنید:
البته من این موضوع جدید را جدا از موضوعات پیشین نمیدانم.← البته من این موضوع جدید را از موضوعات پیشین جدا نمیدانم.
احتمال «عامل بازدارندۀ خارجی» بودن را به هر چیزی باید داد.← «عامل بازدارندۀ خارجی» بودن را به هر چیزی باید احتمال داد.
امروزه آنچه از این اصطلاح برداشت میشود، محدود به این مفهوم نمیشود.← امروزه آنچه از این اصطلاح برداشت میشود، به این مفهوم محدود نمیشود.
مجهول نابجا:
به جملۀ زیر توجه کنید. در جملۀ زیر فعل مجهول است. فعل مجهول نیاز به عامل و فاعل ندارد؛ اما فاعل ذکر شده است.
از سوی دولت تسهیلاتی به کشاورزان داده میشود← دولت تسهیلاتی به کشاورزان خواهد داد.
جملههایی، نظیر «این مدال توسط بازیکنان کسب شد، گلستان توسط سعدی نوشته شد» گرتهبرداری نحوی از دستور زبان انگلیسی و فرانسه است. در این زبانها چنین کاربردهایی رایج است و دلیل آن برجستهسازی و تأکید است.
در زبان فارسی هرگاه تأکید بر مفعول باشد، آن را اول میآوریم.
به جملۀ زیر توجه کنید.
توپ را دروازهبان گرفت.
در زبانهای انگلیسی و فرانسوی معادل «را» وجود ندارد و شکل مجهول فعل به کار میرود.
این نکته توسط یکی از حاضران گفته شد.← این نکته را یکی از حاضران گفت.
این تصویر توسط کمالالملک کشیده شد.← این تصویر را کمالالملک کشید.
دزد میترسید توسط پلیس دستگیر شود.← دزد میترسید پلیس او را دستگیر کند.
اینگونه جملهها همراه حرف اضافههایِ «توسط، بهتوسطِ، از سوی و به وسیلۀ» به کار میروند.
به این دلیل که در جملههای فارسی فاعل ابتدای جمله میآید؛ این ادات حذف و فعل به شکل معلوم استفاده میشود.
این مطلب توسط روابطعمومی تکذیب شد.← روابط عمومی این مطلب را تکذیب کرد.
توجه: در فعلهای مرکبی که با «کرد» صرف میشوند، برای مجهول کردن فعل معلوم، «کرد» به «شد» تبدیل میشود.
کامل کرد← کامل شد
کسب کرد← کسب شد
منتقل کرد← منتقل شد.
تجربۀ ویراستاری آنلاین با ویراویراست را از دست ندهید.
برای ثبت سفارش ویراستاری با شمارۀ 09020025029 تماس بگیرید.
✍️ به کوششِ فاطمه لکزاده.
📚 کتابنامه:
📖ذوالفقاری، حسن، 1398، آموزش ویراستاری و درستنویسی، تهران: نشر علم. 📖
نظرات