با ویراستار آنلاین ویراویراست، سرعت ویراستاری خود را چندین برابر کنید.
چه واژههایی را باید شکست؟
اگر شما هم اهل قلم هستید و میخواهید داستانی را به صورت نوشتار درآورد، شاید برایتان این سؤال پیش بیاید که در شکستهنویسی چه اصولی را باید در نظر بگیرید یا شکستن چه واژههایی درست و چه واژههایی نادرست است. در این مقاله براساس فصل دوم کتاب اصول شکستهنویسی از آقای علی صلحجو، شکستن واژهها را بر مبنای قاعدۀ کاهش هجا بررسی میکنیم.
واژههای هر زبان ازنظر دامنه به گروههای باز و بسته تقسیم میشوند:
گروه بسته: گروه بسته گروهی است که با گذشت زمان، تغییری در آن ایجاد نمیشود یا اینکه تغییرات بسیار کم هستند. مانند: گروه ضمیر، گروه نشانههای جمع و گروه فعل. در ادامه هریک را بررسی خواهیم کرد. ویراستاری متن خود را به ویراستارهای ویراویراست بسپارید.
فعلها:
فعلهای فارسی را ازنظر شکستهنویسی به دو گروه میتوان تقسیم کرد.
گروه اول: فعلهایی هستند که در حالت مضارع تعداد هجاهایشان در نوشتار و گفتار متفاوت است.
گروه دوم: فعلهایی هستند که تعداد هجایشان در نمود گفتار و نوشتار ثابت میماند و تفاوتی ندارد. مانند فعل خوابیدن.
در ادامه این دو گروه را بررسی میکنیم.
در گفتار فعلهایی مانند میروم، میآیم، میگویم، میشوم، بیایم، بینداز که سه هجا یا بیشتر دارند (به جز در حالت ماضی «رفتم، آمدم») یک هجای خود را از دست میدهند. به نمونههای زیر توجه کنید.
صورت اصلی سه هجا دارد: میروم، میروی، میرود، میرویم، میروید، میروند ← شکل گفتاری آنها دو هجا دارد: میرم، میری، میره، میریم، میرید، میرند.
صورت اصلی چهار هجا دارد: میتوانم، میتوانی، میتواند، میتوانیم، میتوانید، میتوانند ← شکل گفتاری آنها سه هجا دارد: میتونم، میتونی، میتونه، میتونیم، میتونید، میتونند.
فعل «توانستن» در حالت ماضی نیز یک هجای خود را از دست میدهد.
توانستم، توانستی، توانست، توانستیم، توانستید، توانستند ← تونستم، تونستی، تونست، تونستیم، تونستید، تونستند
باید توجه داشت که صورت ماضی و مضارع فعلها ازنظر شکستهشدن متفاوتاند. فعل «آوردن» در حالت ماضی شکسته نمیشود؛ اما در حالت مضارع یک هجا از آن کم میشود. ماضی: آوردم، آوردی، آورد، آوردیم، آوردید، آوردند. برای اینکه بیشتر با مفهوم فعلهای ماضی و مضارع آشنا شوید، مقالۀ زمانهای فعل را مطالعه کنید.
مضارع: میآورم، میآوری، میآورد، میآوریم، میآورید، میآورند ← میآرم، میآری، میآره، میآریم، میآرید، میآرند.
دومشخص جمع محترمانه:
دوگانههای بفرمایید / بفرمایین، میل کنید/ میل کنین، بنویسید/ بنویسین از مواردی است که برخی از نویسندگان گونۀ اول و برخی گونۀ دوم را ترجیح میدهند. از آنجایی که این گونهها تفاوت سبکی چندان مهمی ندارند و ازنظر تعداد هجا در نوشتار و گفتار یکی هستند؛ بهتر است صورت کامل آن را بنویسیم. علاوه بر این، بهنظر میرسد صورتهای بفرمایین، کنین و بنویسین در مقایسه با نیمقرن گذشته رو به کاهش است. اگر در جستجوی نرمافزار ویراستاری هستید، به بخش ویراستاریِ سامانۀ هوشمند ویراویراست بروید.
گروه دوم:
ماضی نقلی و ماضی بعید:
فعلها در حالت ماضی نقلی (رفتهام رفتهای خوردهام خوردهای) و ماضی بعید (رفته بودم خورده بودم) ثابت میماند و چیزی از آنها کم نمیشود. برای اینکه بیشتر با مفهوم فعلهای ماضی آشنا شوید، مقالۀ زمانهای فعل را مطالعه کنید.
ضمیرهای ملکی پیوسته:
ضمیرهای ملکی پیوسته در حالت مفرد، صورت گفتاری و نوشتاری یکسانی دارند.
مانند: کتابم، کتابت، کتابش.
صورت جمع این ضمیرها در گفتار تغییر میکند؛ اما چون تعداد هجاها در آنها ثابت میماند، بنابر قاعدۀ کاهش هجایی نباید آنها را شکسته نوشت.
مانند: کتابمان، کتابشان، کتابتان.
صورت گفتاری ضمایر ملکی پیوسته واژههای مختوم به الف مانند: غذا، هوا، صدا، با شکل نوشتاریشان فرق دارد.
صورت نوشتاریشان سه بخش دارد: غذایم← صورت گفتاری آنها دو بخش دارد: غذام
صورت نوشتاریشان سه بخش دارد: هوایم← صورت گفتاری آنها دو بخش دارد: هوام
بهاینترتیب تمام واژههای مختوم به جمع «ها» در حالت ضمیر ملکی، شکسته نوشته میشوند.
کتابهایم: چهار بخش← کتابهام: سه بخش
واژههای مختوم به «و» نیز چنیناند، یعنی صورت گفتاریشان یک هجا کمتر دارد. پتویم← پتوم.
بنابراین در متنهای گفتاری باید صورت شکستۀ آنها را به کار برد.
ضمایر ملکی کلمات مختوم به «های» غیرملفوظ:
کلماتی مانند «نامه» و «خامه» در حالت گفتاری یک هجای خود را از دست میدهند؛ بنابراین قاعدۀ شکستهنویسی باید در آنها اعمال شود؛ بهاینترتیب صورتهایی مانند: خالهام، نامهام در گفتار بهصورت خالهم و نامهم نوشته میشوند.
ضمیرها و حروف اضافه:
ضمیرهای «من»، «تو»، «او»، «ما»، «شما»، «ایشان»، هنگامیکه با حروف اضافه، بهویژه حرفاضافۀ «به» بیایند صورت گفتاری و نوشتاریشان غالباً متفاوت است.
مثلاً صورت نوشتاری «به من گفت» در گفتار ممکن است بهصورت شکسته ادا شود؛ البته این تفاوت تأثیر سبکی چندانی ندارد. با وجود این برخی از نویسندگان میخواهند صورت شکستۀ آن را به کار ببرند. صورت نوشتاری «به من» در محاوره «بهام» است. این تغییر همچنان در راستای قاعدۀ کاهش هجایی است؛ زیرا صورت «به من» دو هجا و صورت «بهام» یک هجا دارد. صورتهای به تو / بهات، به او / بهاش نیز از همین قاعده پیروی میکنند.
در این فصل از کتاب اصول شکستهنویسی گفته شده که بهکاربردن صورت «بهات»، «بهاش» و غیره، از صورتهای «بهت» و «بهش» بهتر است. زیرا در حالت اول استقلال و هویت حرفاضافۀ «به» حفظ میشود. اما از نظر تیم زبانشناسی ویراویراست این گونۀ نوشتاری کمی نامأنوس است و همچنین با شکل آوایی در گفتار تفاوت دارد.
صورت جمع این ضمیرها (به ما، به شما، به ایشان) در محاوره، با صورت مفردشان قدری تفاوت دارد. صورت «به ما» بهندرت در محاوره تغییر میکند. با وجود این اگر در شکستن آن مصر باشیم باید آن را بهصورت «بهمون» نشان دهیم. این مورد از استثناهای قاعدۀ کاهش هجایی است؛ زیرا «به ما» و «به مون» هر دو دارای دو بخشاند.
ضمیر «شما» در حالت احترام تغییر نمیکند؛ اما در حالت غیررسمی بهصورت «بهات» درمیآید. «به ایشان» نیز بهصورت «بهشون» نوشته میشود. صورت «به آنها» در نوشتار محاورهای تغییر نمیکند؛ زیرا «آن» و «اون» هر دو تکهجاییاند. همانطور که مشاهده میشود فقط در «به مون تعداد هجا کاهش نمییابد. اگر در حال نوشتن داستان هستید، پیشنهاد میشود مقالۀ سادهنویسی را مطالعه کنید.
است:
واژۀ «است» در گفتار به کسره (-ِ) تبدیل میشود: هوا سرد است← سرده.
بنابر قاعدۀ کاهش هجا «است» باید به همین صورت باقی بماند و به کسره تبدیل نشود. زیرا جملۀ «سرد است» و «سرده» از لحاظِ تعداد هجا تفاوتی ندارند؛ ازآنجا که این واژه از مقولۀ دستور و همچنین پربسامد است، بهعنوان یکی از نشانههای زبان گفتاری در متنهای گفتگویی بهصورت شکسته نوشته میشود.
واژۀ «است» در دو حالت شکسته نمیشود. هنگامی که واژه به صدای e مانند: خانه یا â مانند: بالا ختم شود.
علی آقا خانه است.
صورتهای ماضی نقلی (رفته است، گفته است) بیشتر در محاوره بدون «است» به کار میرود.
امیر رفته سرکار.
مامان خوابیده.
صورت منفی است (نیست):
واژۀ «نیست» فقط یک هجا دارد و در گفتار نمیتوان چیزی از آن کاست. نباید برای نشاندادن حالت گفتاری واژۀ «نیست» را بهصورت «نیس» و بدتر از آن «نی» بنویسیم.
را:
واژۀ «را» ازنظر تعداد هجا در نوشتار و گفتار یکسان است. جملههای «میز را تمیز کن» و «میزو تمیز کن» هر دو پنج هجا دارند. به عبارت دقیقتر «میز را» و «میزو» هر دو دو هجا دارند؛ درنتیجه بنابر قاعدۀ کاهش هجا نباید شکل آن را در نوشتار تغییر داد. واژههایی، چون «میزو» «درختو» و «کیفو» صورت کامل گفتاری آنها را مینمایاند، اما از آنجایی که هیچ عنصری از «را» در خود باقی نمیگذارند از لحاظِ خواندن بر صورتهای مکتوب آنها (میز را، درخت را، کیف را) مزیتی ندارند. علاوه بر این، واژۀ «را» با چسبیدن به کلمۀ قبل از خود (کیفو) نهفقط چیزی از خود باقی نمیگذارد؛ بلکه شکل کلمۀ چسبیده به خود را «کیف» تغییر میدهد. نکتۀ دیگر این است که «را» چنانچه بعد از کلمات مختوم به a و â و u و i بیاید صورت خود را کاملاً از دست نمیدهد و به آوای «ئو» تبدیل نمیشود. مثلاً ما در گفتار نمیگوییم «دریائو دیدم» بلکه میگوییم «دریا رو دیدم»، یعنی بخشی از «را» در «رو» باقی میماند.
در تلفظهای «نامه را نوشتم»، «عمو را دیدم»، «دایی را صدا زدم» صدای «ر» تلفظ میشود. بنابراین نگهداشتن املای «را» و تغییر ندادن آن به «رو» بهتر است. مزیت دیگر حفظ املای «را» آن است که بیشتر کلمات فارسی در حالت جمع به صدای â (مانند کفشها) ختم میشوند و در پیوند با «را» صدای «ر» را در خود نگه میدارند.
هم:
این کلمه مانند «است» و «را» تکهجایی است و قاعدتاً نباید صورت شکستۀ آن را نوشت. جملۀ «هنوز هم دیر نیست» را نباید بهصورت «هنوزم دیر نیست» نوشت؛ زیرا به علت کموزیاد نشدن تعداد هجا تفاوت چندانی بین آنها نیست. علاوه بر این، «هم» پس از واژههای مختوم به «الف» به تلفظ درمیآید: «هوا هم گرم بود»، «دریا هم آرام بود». بنابراین نوشتن آن بهصورت «هوام گرم بود» و «دریام آروم بود» از حالت طبیعی گفتاری نیز خارج است.
از:
حرفاضافۀ «از» هنگامیکه با واژهای بیاید چه قبل و چه بعدازآن چه با واژهای که با صامت شروع شود (مانند «از خانه») چه با واژهای که با مصوت آغاز شود (مانند «از آب») صورت نوشتاری و گفتاریاش نیز تغییر نمیکند؛ بنابراین املای «از» را همواره باید ثابت نگهداشت.
در پیوند با ضمیرهای شخصی (من، تو، او) برای نشاندادن صورت گفتاری آن بهتر است از ضمیرهای متصل استفاده شود: از من← ازم، از تو← ازت، از او← ازش، از ما، از شما، از از آنها از آنها. همانطور که مشاهده میشود فقط صورت مفرد ضمیرها تغییر میکند. صورتهای «ازمان»، «ازتان»، «ازشان» کاربرد چندانی ندارد؛ اما چنانچه لازم باشد میتوان آن را به کار برد.
مرا:
این واژه را در گفتار بهتر است بهصورت «من را» بنویسیم؛ از آنجا که خوانندۀ آشنا به شکستهخوانی میداند «را» در بیشتر موارد به صدای o تبدیل میشود؛ صورت «من را» را بهتر میتواند به «منو» تغییر دهد تا «مرا» را. در اولین حرف «ن» وجود دارد که سرنخی است برای تبدیلشدن به «منو»، اما در دومی چنین راهنمایی نیست. اصولاً «مرا» شاعرانه و ادبی است و در گفتار به کار نمیآید.
چه:
این واژه در گفتار بیشتر به «چی» تبدیل میشود. چی گفتی؟ چی میخوای؟ چی بیارم؟
چته:
«چته؟» یک جملۀ کامل («چهات است؟») است. صورتهای دیگر مانند: «چشه؟» یا «چمه؟» را نیز به همین صورت باید شکستهنویسی کرد.
چگونه:
صورت گفتاری این کلمه «چطوری؟» یا «چه جوری؟» است. چه جوری این نامه نوشتی؟
زیرا:
صورت گفتاری این کلمه «برای اینکه» یا «چون» است.
مییابد:
این فعل در گفتار کمتر به کار میرود. در گفتار بیشتر «باید» به کار میرود. باید بهش سر میزدیم.
هست:
فعل هست (سوم شخص) در دو حالت به کار میرود.
-من در این کار تا آخرش هستم.
صورتهای دوم و سوم شخص مفرد و صورتهای جمع آن نیز به همین صورت (هستم، هستی، هست، هستیم، هستید، هستند) به کار میرود. چه در گفتار و چه در نوشتار.
- در مواقعی که مثلاً کسی پشت در است و میپرسیم کیه؟ و او میگوید منم.
صورتهای دیگر آن نیز تویی، اوست، ماییم، شمایید، ایشاناند، است که در گفتار «اوست» به «اونه» و «ایشاناند» به «آنهاند» تغییر میکند و به همین صورت باید آنها را نوشت.
کیستی؟
این جمله در گفتار بهصورت «کی هستی؟» به کار میرود.
او:
کلمات گفتاری در مقایسه با صورت نوشتاریشان 5 حالت پیدا میکنند.
یا تغییر نمیکنند← مانند: آب، غذا، کاغذ.
یا مصوتی در آنها تغییر میکند← مانند: نان← نون.
یا صامتی در آنها تغییر میکند← مانند: بادنجان← بادمجان.
یا مصوتی از آنها کم میشود← مانند: هندوانه← هندونه.
یا صامتی از آنها کم میشود ← مانند: گفت← گف.
اما بسیار بهندرت پیش میآید که صورت گفتاری کلمهای، چیزی اضافه بر صورت نوشتاری آن به خود بگیرد. یکی از آنها ضمیر «او» است. ضمیر «او» در گفتار گاه بهصورت «اون» درمیآید.
این تغییر به این دلیل است که ضمیر «آن» در گفتار به «اون» تبدیل میشود و «او» نیز در این حالت در پوشش «آن» قرار میگیرد. بهتر است که در نوشتار صورت «اون» به جای «او» را به کار نبریم.
در:
این حرفاضافه در گفتگو به «تو» یا «توی» تغییر میکند. توی اتاق، توی کلاس.
کیه:
صورت کامل این جمله «کی است؟ (چه کسی است)» است که در گفتوگو بهتر است آن را به صورت «کیه» نوشت.
چیه:
این واژه صورت فشردۀ جملۀ «چی است؟» است. «چیست؟» اصولاً گفتاری نیست. «چی است؟» را بر این مبنا که «است» در شکستهخوانی همهجا به صدای کسره تبدیل میشود، میتوان «چیه؟» خواند. با وجود این بهتر است «کیه؟» و «چیه؟» را به کار ببریم. وجود اینگونه واژهها سبب میشود که متن، فضای گفتاری به خود بگیرد. چنانچه این واژهها در فرهنگهای لغت مدخل شوند نویسندگان با خیال راحتتر میتوانند آنها را در نوشتههای خود بهکارگیرند.
تجربۀ ویراستاری آنلاین با ویراویراست را از دست ندهید.
برای ثبت سفارش ویراستاری با شمارۀ 09020025029 تماس بگیرید.
✍️ به کوششِ فاطمه لکزاده و زهرا نوابصفوی.
📚 کتابنامه:
📖 صلحجو، علی، 1398، اصول شکستهنویسی، چ5، تهران: نشر مرکز.
نظرات