با ویراستار آنلاین ویراویراست، سرعت ویراستاری خود را چندین برابر کنید.
زیبایی در سادگی است...
بسیار زیاد این جمله را شنیدهایم و هر بار از شنیدنش لذت بردهایم.
این جمله نیز در ادبیات و زبان بسیار پرکاربرد و ضروری است؛ اما به شکلی دیگر!
«زیبایی در سادهنویسی است.»
به این صورت که سادهنویسی بر زیبایی تقدم دارد.
ساده نوشتن بهخودیخود متون شما را زیباتر میکند و خواننده را بهسمت شما جذب میکند و این یعنی خود هدف.
سادهنویسی یعنی انتقال آسان و قابلهضم مفاهیم و مسائل.
هر خوانندهای آرزوی خواندن یک نوشتۀ ساده و خوشخوان را دارد.
سادهنویسی حتی از دشوارنویسی نیز دشوارتر است.
سخن باید طبیعی باشد. تا زمانی که نویسنده نداند از چه چیزی میخواهد صحبت کند و برایش گنگ باشد، هیچگاه قلمش بهسمت سادهنویسی نخواهد رفت و مخاطب را از اصل موضوع دور میکند.
هستند شاعران و نویسندگانی که هنوز نام آنها بر سرزبانهاست و تنها علت آن سادگی و صمیمیت در آثارشان بوده است. ویراستاری متن خود را به ویراستارهای ویراویراست بسپارید.
سعدی، مولانا، سهراب سپهری و... چنان زبان ساده و روانی داشتند که با هر بار خواندن اشعار آنها جان تازهای میگیریم و لذت میبریم.
برخی گمان میکنند که دشوارنویسی نشانۀ زیبایی است و حتی برخی دیگر آنچنان در سادهنویسی افراط میکنند که فرقی میان گفتار و نوشتار باقی نمیگذارند!
سادهنویسی چیست؟
سادهنویسی یعنی پیداکردن راهی میان دشوارنویسی و گفتارنویسی.
سادهنویسی = میانهرَوی در نوشتن و حک شدن در ذهن مخاطب.
به این صورت که هر عبارت برای خواننده بدون هیچ ابهامی باشد و معانی تمام جملات و کلمات بهوضوح مشخص باشد، طوری که تمام منظور نویسنده در ذهن مخاطب حک شود و مخاطب متوجه تمام مطلب شود.
هرچند که آسیبهایی به زبان فارسی وارد شده است؛ اما هرگز نمیتوان قدرت سادهنویسی را در اشعار و نوشتهها انکار کرد.
عوامل سادهنویسی:
برای سادهنوشتن علاوه بر مهارت و استعداد کافی باید دو مورد زیر را نیز در نظر داشته باشید:
زمینههای ذهنی و روحیات نویسنده
-
عوامل فنی و زبانی
-
زمینۀ ذهنی نویسنده
نویسنده بهغیر از مهارت فنی باید مهارت و زمینۀ ذهنی نیز داشته باشد. نویسندهای که نداند در چه موردی میخواهد بنویسد هیچگاه نمیتواند ساده بنویسد و مخاطب را جذب کند.
اصل موضوع، گرایش به سادهنویسی است. نویسنده باید آمادگی سادهنوشتن را داشته باشد.
آمادگی نویسنده برای سادهنوشتن چگونه به وجود میآید؟
در زیر به چند زمینۀ ذهنی که نویسنده را به سادهنویسی تشویق میکند اشاره میکنیم:
-
اعتقاد به سادگی در نوشتار
سادهنویسی اگر نزد بقیه کمسوادی است، نزد دانایان نشانۀ پختگی نویسنده و ارتباط ذهن و زبان است.
نویسنده و یا شاعری برنده است که با سادهنوشتن در میان مخاطبان خود موردتوجه قرار گیرد. نویسندۀ باهوش میداند که هرقدر با خواننده راحتتر باشد؛ خواننده، بیشتر با آن اُخت پیدا میکند.
-
شفافیت مطالب در ذهن نویسنده
همانطور که پیشتر اشاره کردیم نویسندهای میتواند سادهنویسی را شروع کند که صحبتها و گفتههایش برایش گنگ نباشد. بداند که از چه چیزی میخواهد صحبت کند و مخاطب منتظر شنیدن یا خواندن چه چیزهایی است.
-
تصور مخاطبان خود
نویسنده باید مخاطبان خود را بشناسد و آنها را در ذهن خود مجسم کند و برای آنها بنویسد. وقتی بدانید مخاطبان شما چه کسانی هستند؛ قلم شما بهراحتی بهسمت سادهنویسی میرود. اگر در جستجوی نرمافزار ویراستاری هستید، به بخش ویراستاریِ سامانۀ هوشمند ویراویراست بروید.
-
نوشتن برای شنیدن
طوری بنویسید که انگار در حال گفتگوی شفاهی با مخاطبتان هستید!
درست است که بین نوشتار و گفتار مرزهایی وجود دارد؛ اما میتوانید با استفاده از مهارتهای خود، طوری بنویسید که خواننده گمان کند تمام این مطالب را از زبان خود نویسنده میشنود. این یکی از بهترین حسهایی هست که خواننده میتواند تجربه کند. پیشنهاد میشود اگر در حال نوشتن داستان هستید، مقالۀ چه واژههایی را باید شکست را مطالعه کنید.
-
انتقالِ بهاندازۀ اطلاعات به خواننده
نویسنده باید بهاندازۀ معقول اطلاعات خود را با خواننده در میان بگذارد. بعضیاوقات دلیل ناخوانایی نوشته، اطلاعات غیرضروری و گزاف است که در اکثر مواقع حوصلۀ خواننده را سر میبرد.
-
پرهیز از فضلفروشی
«لفظ قلم» و «دشوارنویسی» دو موردی است که مخاطب را از نویسنده، دور میکند.
برخی این اعتقاد را دارند که نباید آنگونه که سخن میگویند بنویسند و آن را بهسمت بیسوادی سوق میدهند؛ در صورتی که فرهنگ غلطی جا افتاده است و همانطور که گفتیم هرچقدر نویسنده با مخاطب راحتتر صحبت کند مخاطب نیز به همان میزان جذب نویسنده و مطالب میشود.
-
اعتمادبهنفس
ترس و اضطرابِ قلب، قلم را هم سردرگم میکند.
تا زمانی که شما روح شجاع و آرامی نداشته باشید نمیتوانید راحت بنویسید. ذهنی که درگیر باشد چگونه میتواند بر سادهنویسی و رواننویسی تمرکز کند و منظور خود را به مخاطب انتقال دهد؟
داشتن اعتمادبهنفس بالا، یعنی دوری از خودخواهی و فضلفروشی و درنهایت نوشتن راحت و روان با حس درونی واقعی.
-
معناگرایی
تمامی جملات شما باید حاوی انتقال یک پیام باشد نه بازی با کلمات.
ساده و روان بنویسید و مقصود را به خواننده برسانید.
· عوامل فنی و زبانی
مورد دوم در سادهنویسی، عوامل فنی و زبانی است که در ادامه به آن میپردازیم:
ساده نوشتن نیز مهارتهای خاص خود را میطلبد و نیاز به تمرین و اهتمام دارد.
عوامل فنی و زبانی خود شامل پانزده مورد است که در این بخش معیارنویسی را توضیح میدهیم. برای مطالعۀ موارد دیگر مقالههای سادهنویسی2 و سادهنویسی 3 را ببینید.
-
معیارنویسی
-
بهرهمندی از زبان گفتاری
-
نزدیکی اجزای اصلی جمله به یکدیگر
-
کوتاهنویسی
-
همواری و بیتکلّفی
-
چینش طبیعی
-
پیوستگی معنایی میان نهاد و گزاره
-
ترتیب منطقی جملات
-
کاستن از فعلهای مرکب با معانی مجازی
-
تتابع افعال و اضافات
-
پرهیز از تراکم استعارات و کنایات
-
جلوگیری از کژتابیهای زبان
-
پاراگرافبندی درست
-
استقلال واژهها
-
نشانهگذاری
معیارنویسی:
هر زبان دو گونه نظم و نثر دارد:
معیار و غیرمعیار
زبان معیار: زبان نوشتاری است که در آموزشگاههای رسمی کشور استفاده میشود که بر اثر شرایط، فرهنگ و اجتماع در هر دوره، دستخوش تغییرات میشود.
برخلاف زبان معیار که به مهارت خاصی نیاز ندارد؛ زبان غیرمعیار نیازمند توانایی ویژه است که تمرین و مهارت بالایی را میطلبد.
زبان غیرمعیار: زبان غیرمعیار همان «سبک» است. سبک یعنی هر نویسندهای اجازه دارد طرحی نو به وجود آورد، مشروط به اینکه از چارچوبهای تعریفشده استفاده کند و تکروی آن، ادبیات و اصول کلی زبان را بههم نریزد.
توجه داشته باشید که زبان معیار نیز در هرجا ممکن است متفاوت باشد.
مهمترین شاخصههای نثر معیار در نوشتههای علمی:
-
ساده گرایی:
زبان معیار باید بهسمت سادگی گرایش داشته باشد. در زمانهای قدیم هرچقدر متون دشوارتر بودند بیشتر استقبال میشدند؛ اما امروزه همهچیز در سادهنویسی خلاصه میشود.
-
اعتدال در وامگیری از زبانهای بیگانه:
زبان معیار امروزی عربی نیست، اما با آن هم مشکلی ندارد و بههم آمیخته هستند. زبان فارسی، فرنگیگرا هم نیست و میکوشد که توانایی خود را در ساخت واژهسازی و جملهبندی افزایش دهد.
-
محتواگرایی:
وظیفۀ اصلی زبان، ارائه پیام و محتوا است. زبان فارسی از کنایهها به دور است و به اصل مطلب میپردازد.
ذهن خواننده با کلمات درگیر نمیشود. ذهن معنا و مفاهیم جملات را میگیرد و هر کلمه به اندازۀ خود در شکلگیری معنا مهم است.
-
ادبیات گریزی:
فرق میان ادبیات و زبان معیار این است که در ادبیات با آرایهپردازی و ایهام متون را به خواننده انتقال میدهند؛ اما زبان معیار بهطور مستقیم و بدون هیچ ابهامی با خواننده صحبت میکند و منظور خود را به او انتقال میدهد.
-
دوری از کهنگرایی:
همانطور که از عنوان مشخص است، باستانگرایی و کهنگرایی در زبان معیار وجود ندارد و همهچیز کاملاً بهروز و در زمان حال است.
نوع رابطۀ کلمات با یکدیگر بسیار در زبان معیار مهم است.
-
گرایش به زبان گفتاری:
نثر معیار بیشتر گرایش به زبان گفتاری دارد. از این طریق راحتتر میتوانید با مخاطب ارتباط برقرار کنید و مخاطب نیز بهتر متوجه مقصود نویسنده میشود و بیشتر لذت میبرد.
-
مرکزگرایی:
در نثر معیار نمیتوان از ساختار بومی منطقۀ خاصی از کشور استفاده کرد؛ بلکه باید به زبان پایتخت کشور باشد که همه، متوجه زبان و منظور نویسنده شوند.
-
تساوی لفظ و معنا:
در نثر معیار طوری از کلمات استفاده میشود که لفظ و معنای برابری داشته باشند. از کلمات و عبارات بیفایده و متنهای طولانی کمتر استفاده میشود.
-
صراحت:
الفاظ طوری در نثر معیار به کار برده میشوند که بیشتر از یک معنای حقیقی نداشته باشند.
البته میتوان از الفاظی استفاده کرد که بیشتر از یک معنا داشته باشند؛ اما باید درست و صحیح بهکاربرده شوند.
-
پاکیزگی:
متون باید تمیز و خوانا نوشته شوند و از کلمات عامیانه و رکیک استفاده نشود.
برای ثبت سفارش ویراستاری با شمارۀ 09020025029 تماس بگیرید.
تجربۀ ویراستاری آنلاین با ویراویراست را از دست ندهید.
✍️ به کوششِ فاطمه لکزاده.
📚 کتابنامه:
📖 بابایی، رضا، 1398، بهتر بنویسیم، قم: نشر ادیان.
نظرات